دنیا ودانیالدنیا ودانیال، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

دوقلوهای ناز من دنیا و دانیال

اولین حموم

هیچ وقت اولین حموم نفسام یادم نمی ره خودمون تنها بودیم و کمک نداشتیم منم طبق معمول می گفتم کاری نداره که بلدم اینقدر کوچو لو بودین که تو یه وان تو اتاق حمومتون کردم البته قبلش به بابا جون یه اموزش کامل دادم که چطوری اب بریز کجا بریز شامپو چقدر بریز و ازین حرفا خلاصه  شروع کردیم اول دانیال گلی اینقده پسرم اب بازی دوست داشت اصلا گریه نکرد حسابی شستیمش ولباس پوشوندیم ونوبت گل دختری شاپرک مامانی شد ودخترمم اصلا گریه نکرد اب بازی خیلی دوست داشت چون  مدتی که بستری بودن هر روز حمومشون میکردن عافیت باشه خوشگلای مامانی.     ...
2 آبان 1390

افتادن بند ناف

دنیای عزیزم به خاطر خشک شدن بندناف همون جا نافتو عمل کرده بودن ولی دانیال جونی دوهفته که تو مراقبت های ویژه نوزادان بود به نافش دست نزده بودن وقتی برگشتیم خونه عزیزجون گفت بندنافش شل ده تا صبح می افته همینطورم شد خدارو شکر بابت این قضیه ناراحت نشدین خوشگلای من.      
10 مهر 1390

روزتولد شکوفه های زندگی ما

صبح روز سه شنبه قراربودباعزیزجون وبابایی بریم برای چکاپ نهایی اخه از چندروزقبل دکترمشکوک به ضربان قلب دنیای مامانش شده بود دکتر مهربون که به صدای قلب دنیا گو ش کرد گفت باید زود بستری بشی که دخترت در خطره عزیزجون خیلی ترسیده بود و من سعی می کردم خونسرد باشم به بابا جون زنگ زدم ولی هنوز نرسیده بودبایدمی رفت دنبال کارهای بیمه خلاصه عمه جون اومدومامانی رو به بیمارستان بردوساعت12 بستری شدم دکتر قرار بود ساعت2 بیاد و خوشگلای مامانی رو بده تو بغلم حالا خودتون بگید اول کی بود و دوم کی بود؟گل اول دنیای مامان ساعت2و10دقیقه و گل دوم دانیال جیگر مامانی ساعت2و11 دقیقه اون پاهای کوچولوشون رو گذاشتن رو چشم مامانی تو اتاق عمل فقط صدای شما وعطر نفستون پیچید...
31 شهريور 1390
1